کد مطلب:280161 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:249

اصالت مهدویت از جهت قبول امم و ابتناء آن بر بشارات پیامبران و ادیان آسمانی
تمام ادیان آسمانی به پیروان خود عصر درخشان و سعادت عمومی و آینده مشعشع و صلح جهانی و دوران پر خیر و بركتی را نوید داده اند كه در آن نگرانیها و دلهره ها و هراسها مرتفع شود، و به یمن ظهور شخص بزرگ و مردی خدائی كه به تاییدات الهی موید است در روی زمین منطقه ای و شهری و دهستان و دهی باقی نماند مگر آنكه در آن بانك دلنواز توحید بلند شود و روشنائی یكتاپرستی تاریكی شرك را زایل سازد، و علم و عدل، و راستی و امانت چهره جهان آرای خود را بنمایانند، و همه جا را منور سازند.

این موعود عزیز كه بر حسب استوارترین و صحیحترین مصادر اسلامی خلیفه دوازدهم حضرت خام الانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و دوازدهمین رهبر و امام بعد از آن حضرت و همنام و هم كنیه آن حضرت است و القاب مشهورش در بین مسلمین مهدی و قائم و منتظر و صاحب الامر و صاحب الزمان و بقیه الله است.



[ صفحه 32]



در زبانهای دیگر به (گرزاسیه) و (وشینو) و (ارتور) و (مهمید) و نامها و القاب دیگر خوانده شده است [1]

در كتاب زند و كتاب جاماسب، و كتاب شاگمونی، و كتاب جوك و كتاب دید، و كتاب باسك، و كتاب پاتیكل، و كتاب دادنگ و در كتاب صفنیاه نبی و كتاب اشعیاء (كتاب وحی كودك، و كتاب حكی نبی و كتاب مكاشفات یوحنای لاهوتی، و كتاب دانیال و انجیل متی و انجیل لقوا و انجیل مرقس [2] و كتابها و الواح دیگر این بشارتها به عبارات و مضامینی كه همه اصالت عقیده مهدویت را تایید و آن را یك اصل عام مورد قبول همه ملل و امم و انبیا

و ادیان معرفی می نمایند آمده است و به ببعض صفات و علائمی كه در احادیث و بشارات اسلامیه برای این ظهور و صاحب آن حضرت مهدی حجه بن الحسن العسكری علیه السلام بیان شده اشاره یا صراحت دارند چون شرح این



[ صفحه 33]



بشارات سخن را بسیار طولانی می سازد فقط در اینجا به عنوان تفسیری از آیه 105 سوره انبیاء به نمونه ای از این بشارتها اشاره می نمائیم.

آیه شریفه این است (و لقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر ان الارض یرثها عبادی الصالحون) كه مفاد ظاهر آن این است كه و هر آینه البته نوشتیم ما در زبور بعد از ذكر كه البته بندگان صالح من وارث زمین می گردند این آیه از بشارت حتمی الهی خبر می دهد كه شایستگان و صلحاء وارث زمین و صاحب زمین می شوند و چون در آیات قبل از این آیه از زمین خاصی سخن به میان نیامده است الف و لام الف و لام عهد نخواهد بود لذا ظاهر این است كه مراد تمام زمین است.

بنابراین آیه خبر از روزگاری می دهد كه زمین و اداره آن در همه قاره ها و همه مناطق و همه معادن آن در اختیار بندگان شایسته خدا درآید چنانكه در آیات دیگر نیز همین وعده را فرموده است مانند آیه (وعدالله الذین آمنوا و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض...) و آیه (و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین)

مراد از زبور كه در آن این بشارت نوشته شده است كتاب آسمانی است كه بر جناب داود پیغمبر علی نبینا و آله و علیه السلام نازل شده است و مراد از ذكر چنانكه مفسرین



[ صفحه 34]



فرموده اید تورات است و ممكن است به اعتبار اینكه الف و لام ذكر برای جنس باشد نه برای عهد مراد از آن مطلق كتابهای آسمانی كه پیش از زبور نازل شده اند باشد و هر كدام باشد بر حسب این آیه در تورات و زبور این وعده مذكور شده است.

اكنون باید دید این وعده و بشارت در تورات و زبور به چه صورتی آمده است.

باید به این نكته توجه داشت كه تورات و به طور كلی كتب عهد عتیق وجدید مورد دستبرد و تحریف فراوان واقع شده و بلكه حوادثی پیش آمد كه موجب از بین رفت تورات و تجدید استنساخ آن از آنچه بعضی حفظ داشتند گردید، و مخصوصا در آنچه باقی مانده هم در قسمتهائی كه مربوط به بشارت از پیغمبر اسلام است تحریفات و تاویلات و تفسیرهای غیر موجه بسیار كرده و در ترجمه ها غرض ورزی زیاد نموده اند و انجیل اصل این اناجیل موجود نبوده و اناجیل نیز منحصر در این چهار انجیل نبوده و بیش از اینها بوده است كه از جمله انجیل برنابا است كه در آن بشارت های متعدد به ظهور حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله موجود است و از حیث استواری مضامین و مطالب طرف قیاس با این اناجیل معروف (انجیل مرقس، متی، لوقا یوحنا) نیست.

معذلك تورات و انجیل فعلی هم كه در دست یهود و نصاری است حاوی بشارات متعدد به ظهور اسلام و حضرت



[ صفحه 35]



رسول خاتم و ائمه طاهرین علیهم السلام است كه علماء بزرگ تورات و انجیل شناس این موارد را در كتابهائی كه به زبان فارسی و عربی و غیره نوشته اند استخراج كرده و در تالیفات خود نوشته اند.

و علاوه بعضی از بزرگان اهل كتاب مثل فخر الاسلام مولف كتاب نفیس انیس الاعلام و مولفات ارزنده دیگر پس از قبول اسلام پیرامون این موضوع حق تحقیق و بررسی و اظهار و افشاء حق را ادا كرده اند.

ما در اینجا فقط در رابطه با تفسیر این آیه به بشارتی از تورات و بشارتی از زبور اشاره می كنیم.

اما تورات - در پاراش لخلخا فصل 17 از آیه 20 از سفر تكوین از قول خداوند جلیل به ابراهیم خلیل به این گونه آمده است.

ول یشما علی شمعتیخا هینه بیرختی اووتو هر بتی اوتو بمادما شنمعاسار نسئم یولد و ان تتیو لغوی كادل [3]

مولف انیس الاعلام علاوه بر این متن، متن این كلمات را از سریانی عتیق و از سریانی جدید و ترجمه عربی آن را از ترجمه طبع بیروت س 1870 و ترجمه فارسی آن را از ترجمه طبع لندن س 1895 آورده است و سخن را ادامه می دهد تا



[ صفحه 36]



می گوید چون معنی الفاظ را دانستی اكنون گوئیم كه خداوند جلیل پس از اینكه هفده بشارت به حضرت خلیل علیه السلام داد چنانكه در پاراش مذكور مسطور گشتند حضرت ابراهیم بعد از استماع بشارت مذكوره ساجد الله برو درافتاد و تمنا كرد كاش اسماعیل زنده می ماند چه زندگانی او در نزد من بهتر از هفده بشارت است.

پس خداوند عالم فرمود دعای تو را در حق اسماعیل به اجابت رسانیدم او را بركت داده، و كثیر الاولاد خواهیم قرار داد، و قبیله بزرگ كه عبارت باشد از قبیله عرب از صلب او خواهد بود، و او را بزرگ خواهم گردانید به سبب اینكه محمد خواهد بود، و او را بزرگ خواهم گردانید به سبب اینكه محمد صلی الله علیه و آله و دوازده امام كه اوصیای حضرت محمدند از صلب او خواهم پدید آورد (الخ)

اما زبور داد و علی نبینا و اله علیه السلام در ترجمه فارسی زبور 37 - از مزامیر داود كه چهل آیه است چنین آمده است.

9- زیرا كه شریران منقطع می شود اما متوكلان به خداوند وارث زمین خواهند شد 10 - و حال اندك است كه شریر نیست می شود كه هر چند مكانش را استفسار نمائی ناپیدا خواهد بود 11- اما متواضعان وارث زمین شده از كثرت سلامتی متلذذ خواهند شد 12- شریر بخلاف صادق افكار مذمومه می نماید، و دندانهای خویش را بر او می فشارد 13- خداوند



[ صفحه 37]



به او متبسم است چونكه می بیند كه روز او می آید 14- شریران شمشیر را كشیدند و كمان را چله كردند تا آنكه مظلوم و مسكین را بیندازند، و راست روان را بكشند 15- شمشیر ایشان بر دلشان فرو خواهد رفت و كمانهای ایشان شكسته خواهد شد 16- كمی صدیق از فراوانی شریران بسیار بهتر است 17- چونكه بازوهای شریران شكسته می شود و خداوند صدیقان را تكیه گاه است 18- خداوند روزهای صالحان را می داند و میراث ایشان ابدی خواهد شد 19- زیرا متبركان (خداوند) وارث زمین خواهند شد اما ملعونان وی منقطع خواهند شد 23- زیرا كه خداوند عدالت را دوست می دارد و مقدسان خود را وانمی گذارد ابدا محفوظ می شود در حالتی كه ذربیه شریران منقطع است 29- صدیقان وارث زمین شده ابدا در آن ساكن خواهند بود 30- دهان صدیق به حكمت متكلم و به زبانش به حكم گویا است 31- شریعت خدا ذر قلبش بوده اقدامش نخواهد لغزید 32- [4] چنانكه ملاحظه می فرمائید این بشارات كاملا منطبق با آیه كریمه (ولقد كتبنا فی الزبور...) است چنانكه ظاهر این است كه مراد از صدیق كه در بشارت آیه 31 مذكور شده و



[ صفحه 38]



در آن آیه و آیه 32 صفت آن بیان شده است حضرت مهدی علیه السلام است.

علاوه بر این در مزمور (21) نیز بشاراتی هست كه در انیس الاعلام (ج 7 ص 386 و 387) متن اصل آن را با ترجمه فارسی آن طبق ترجمه فارسی طبع لندن (1895 (آورده است.

اسرائیلیات

برای اینكه دعوت اسلام از وابستگی و التقاط و تحریف و تعبیر مصون بماند.

پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله امت را به تمسك به قرآن و عترت وصیت فرمود امامان و رهبرانی از اهل بیتش كه موید من عند الله و شناسنده مكتب او و روح دعوت و تفسیر قرآن و وصی او می باشند هدایت رسول خدا را در تمام شئون امتداد دادند، و مرور زمان و علومی كه از آنها ظاهر شده و ناتوانی دیگران از حل مشكلات و معضلات علمی نشان داد كه این ارجاع، و الزام امت به رجوع به آنها بر اساس واقعیت و صلاحیت و شایستگی آنها بود.

اگر امت را از خطی كه برای آنها معین شده بود بیرون نمی كردند و مسیر رهبری را تعبیر نمی دادند به طور مسلم هیچگونه گمراهی و ضلالت و اختلاف پیش نمی آید.

برای دین خصوص دینی مثل اسلام كه خاتم ادیان است و قرنها و شاید هزارها سال و بالاخره تا این زمین و



[ صفحه 39]



عالم تكلیف باقی است باید باقی بماند باید حجتی باشد كه مردم در اموری كه در آن اختلاف می نمایند یا جاهل هستند و راهنمائی می خواهند و به راهنما نیاز دارند به او رجوع نمایند وقتی مثلا در مفاد یك آیه از آیات قرآن مجید یك میلیون و دویست و شصت هزار احتمال عقلائی باشد باید در بین امت یك نفر باشد كه مثلا در حدی كه باید بر سارق جاری شود معین كند كه از كجای دست او و چه مقدارش باید قطع شود و همچنین در موارد دیگر باید كسی باشد كه تفسیرش از كتاب خدا و سنت پیغمبر حجت و معتبر باشد و بر هر قول و رای مقدم شود لذا از ابان بن تغلب نقل است كه فرمود شیعه آن كسی است كه اگر تمام مردم به راهی بروند و در مسئله قولی داشته باشند و علی علیه السلام به راه دیگر برود و قول دیگر داشته باشد راه علی و قول علی را حق و صحیح می داند.

متاسفانه پس از رحلت پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله مسیر جریان امور امت را تغییر دادند سیاستمدارانی كه بر امور مسلمین تسلط یافتند و زمام امور را به دست گرفتند از یك سو خود فاقد صلاحیت علمی بودند و از اینكه بتوانند پاسخگوی مراجعات مردم در مسائل اسلامی باشند عاجز بودند و حتی در اداره امور سیاسی و سازمان بخشی و حل و فصل امور نمی توانستند



[ صفحه 40]



اعمال خود را با موازین شرعی توجیه نمایند و از سوی دیگر بازبودن در خانه اهل بیت و شناخته شدن آنها به عنوانیگانه مرجع علمی و هدایتی و پاسخگو به مسائل اسلامی و تفسیر قرآن و بیان احكام خلاف سیاستشان و معارض با حكومتشان بود از این جهت تصمیم گرفتند به عنوان اینكه قرآن مجید تنها مرجع است. از نقل احادیث و سنت پیغمبر جلوگیری كرده و عملا قول و عمل آن حضرت و تاسی به رسول خدا را از اعتبار ساقط كردند [5] و با این كار از نقل احادیث فضایل اهل بیت كه در نتیجه منتهی به تزلزلل سیاسی و سقوط حكومت آنها می شد جلوگیری می كردند. با این وضع در بن بست عجیبی افتاده بودند زیرا از یك سو علم و دانش باب علم پیغمبر علی علیه السلام را نمی توانستند انكار كنند و در بسیاری از موارد به آن اعتراف می نمودند و از سوی دیگر شناخت علی را از اسلام و اصالت تعریفات و توجیهات و ارشادات او را چنانكه پیغمبر صلی الله علیه و آله حجت قرار داده و همگان را به پیروی از او مكلف كرده بود مخفی می كردند و تلاششان بر این بود كه



[ صفحه 41]



به تدریج مكتب اهل بیت و شناخت اصیلی كه آنان از اسلام داشتند منزوی شود و نظام اسلام مخصوصا در سیاست و اموال عمومی و بیت المال دگرگون گردد آنان تلاش می كردند سائر صحابه یا اقلا چند تن از مشاهیر آنها را همطراز علی علیه السلام قرار دهند لذا وقتی هم نقل حدیث آزاد شد و در مقام جمع آوری حدیث برآمدند از احادیثی كه علی علیه السلام روایت كرده جز تعداد كمی روایت نكردند با آن سوابق طولانی و اختصاصی كه علی علیه السلام به پیغمبر صلی الله علیه و آله داشت كه از طفولیتش در آغوش پیغمبر صلی الله علیه و آله پرورش یافت و از نخستین مرتبه ای كه بر پیغمبر وحی نازل شد با پیغمبر بود و پیغمبر به او فرمود:(انك تسمع ما اسمع و تری ما اری الا انك لست بنبی ولكنك وزیر).

از آن همه سوابق علمی و ارتباط كامل معنوی و روحی او با رسول خدا كه محتوایش می توانست تمام نیازمندیهای این امت را تا روز قیامت مرتفع سازد اكثریت امت مسلمان بلكه دنیای بشریت را محروم ساختند اما از مثل عایشه كه سیاست حكومتها او را به واسطه موضع معارضی كه با اهل بیت و شخص شخیص خلیفه منصوص علی علیه السلام داشت با اینكه بر سائر زوجات پیغمبر صلی الله علیه و آله برتری نداشت و بلكه با بعض آنها مانند: ام سلمه در حكت و فهم و درك مسائل اسلامی و مانند زینب در التزام به اطاعت از دستورات پیغمبر قابل قیاس نبود و از



[ صفحه 42]



مثل ابوهریره با آن سوابق سوء كه كتاب ابوهریره و كتاب شیخ المضیره در معرفی او كافی است با اینكه یك نفر عادی بیش نبود و مصاحبت عادی او با پیغمبر صلی الله علیه و آله بیشتر از بیست و یكماه نمی شود احادیث بسیار روایت كرده اند كه مورد بحث و سوءظن محققان خود اهل سنت واقع شده است [6] .

بدیهی است محققان و كسانی كه از اهل سنت و شیعه این مسائل را بررسی كرده و می نمایند می فهمند كه سیاست در ساختن مكتبهای معارض با مكتب حق اهل بیت كه پاسدار اصالتها و ارزشهای اسلام بوده و هست چه نقش بزرگ و خطرناك را ایفا كرده است كه ما در اینجا نمی خواهیم پیرامون این موضوع سخن را دنبال كنیم

شرح این هجران و این خون جگر

این زمان بگذار تا وقت دیگر

یكی از راههائی كه برای پاسخگوئی مصنوعی به پرسشهای دینی مردم پیرامون مسائلی كه در قرآن مجید مطرح است مثل مبداء خلقت و چگونگی آفرینش و تاریخ انبیاء و تفسیر آیات متشابهات و مسائل دیگر انتخاب كردند مراجعه به افرادی از یهود و نصاری بود كه وارد اسلام شده بودند با



[ صفحه 43]



اینكه حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود بود (لو كان موسی حیا لما وسعه الا اتباعی) اگر موسی زنده بود جز پیروی از من راهی نداشت و در موارد متعدد آنان را از مراجعه به اخبار یهود كه اطلاعات مورد اعتمادی در اختیار نداشتند نهی فرموده بود و با اینكه نقل احادیثی را كه مسلمانان شخصا از پیغمبر شنیده بودند ممنوع ساخته بودند به مثل كعب الاحبار مراجعه می كردند و به نقلیات بی مأخذ و بی مصدر آنها اعتماد می نمودند از این جهت بازار خرافات و مسموعات و افسانه ها كه بسا دروغ خلق الساعه هم بود رواج یافت و در عصر عمر و عثمان و معاویه كعب الاحبار یهودی یكی از افراد سرشناسی بود كه دستگاه به اصطلاح خلافت به او ارج می گذارد و همانطور كه عرض كردم سنت پیغمبر را كه بلاواسطه نقل می شد كنار می گذاردند و نقلیات كعب الاخبار را كه از قرنها پیش بدون اینكه واسطه ای یا مصدر صحیحی در اختیار داشته باشد قبول می كردند.

كعب الاحبارها و وهب بن منیه ها وارد میدان شدند و شد آنچه نباید بشود.

در این بین یگانه نوری كه در این تاریكیها از پشت هزاران پرده های سیاست و استكبار و استعباد می درخشید و اصالت معارف اسلام را تضمین می كرد، و اسرائیلیاتی را كه وارد معارف اسلام كرده بودند كنار می نهاد نوری بود كه از مكتب اهل بیت و مدرسه خاندان رسالت و ولایت پرتوافكن



[ صفحه 44]



بوده و هست این مكتب كه امتداد مكتب اسلام بود علیرغم تمام فشارها و تحمل تمام محرومیتها و مظلومیتها و استقبال از هرگونه خطر توانست اسلام اصیل را به مردم برساند و از اینكه یهودیت و نصرانیت بتواند معارف اسلام را دگرگون و شناخت حقایق آن را دشوار سازد جلوگیری نمود اهل بیت این منابع یهودی و بیگانه را غیر معتبر اعلام كرده و در شناخت دین هرگونه ماخذی را كه به پیغمبر صلی الله علیه و آله نمی پیوندد باطل شمردند.

اهل انصاف می دانند كه اگر این مكتب و این مدرسه ی اهل بیت و جهاد و تلاش ائمه علیهم السلام و اصحاب و روات احادیث و علوم آنها نبود اسلام به عقاید باطل دیگران مخصوصا خرافات یهود آلوده شده بود و شریعت به گونه ای كه كعب الاحبارها و ابوسفیان ها و معاویه ها و یزیدها و سائر جبابره می خواستند جلوه می كرد.


[1] به كتاب نجم الثاقب و سائر كتابهائي كه القاب و نامهاي حضرت مهدي عليه السلام را برشمرده اند مراجعه شود.

در نجم الثاقب بيش از يكصد و هشتاد اسم براي آن حضرت آورده است.

[2] براي معرفي اين كتابها و بشارات آنها به طور تفصيل مراجعه شود به كتاب انيس الاعلام و بشارات عهدين و كتاب (من ذا)

[3] انيس الاعلام ج 7 ص 383 و 384 و 385.

[4] رجوع شود به ترجمه فارسي كتب عهد عتيق دليم گلن جلد 3 ص 85 و 86 طبع ادن برغ سال 1845 ميلادي مطابق 1261 هجري.

[5] لذا بازگشت به حديث و جمع آوري احاديث بعد از يك فترت و فاصله طولاني در بين اهل سنت شروع شد چون ديدند اسلام منهاي اعتبار احاديث از هر جهت ناقص است و اسلام نيست كه تفصيل آن را در نوشته هاي ديگر نوشته و توضيح داده ام.

[6] رجوع شود به كتاب امان الامه تاليف نگارنده و كتاب ابوهريره و كتاب شيخ المضيره و كتاب اضواء علي السنه المحمديه.